وزارت تعاون، کار و رفاه اتماعی شرکت سرمایه گذاری تأمین اتماعی شرکت سرماه گذاری نفت و گاز و پتروشیمی تأمین (تاپیکو) شرکت سرمایه گذاری صنایع پتوشیمی (piic) شرکت مهندسی و نصب فیرمکوپارس
ایران، شیراز
خیابان قصرالدشت، چهارراه مطهری(زرگری)، پلاک 432

پژوهش و فن آوری

كاربرد و اهميت فناوري اطلاعات در صنعت پتروشيمي

چكيده

استفاده از فناوري اطلاعات نقشي حياتي در تحولات سازماني شركت ها و فعاليتهاي مختلف صنعت نفت ايفا مي كند. نقش سازنده فناوري اطلاعات با هدف ايجاد نوآوري ها و تركيب يافته هاي جديد براي صنعت پتروشيمي، نقشي تعيين كننده است. شركت هاي تابعه صنعت نفت بايد فناوري اطلاعات را براي فعاليتهاي حال و آينده خود حياتي بدانند. توسعه يكي از رمزهاي موفقيت است و بايد به گونه اي حركت كرد كه شرايط لازم را براي جهش جهاني در همه زمينه هاي صنعت نفت فراهم شود. درمقاله حاضرابتدا مديريت فناوريهاي ارتباطات و اطلاعات در سازمان توضيح داده شده و در ادامه نقش فناوري اطلاعات درحوزه هاي تخصصي وعمومي صنعت نفت مورد بررسي قرارگرفته است. وسپس عوامل مؤثر بر استفاده از فناوري اطلاعات در بخش پتروشيمي ذكرگرديده، بعد در مورد وظايف مديران ارشد شركتهاي نفتي در بكارگيري فن آوري اطلاعات درصنعت نفت تشريح شده است. و در نهايت مشكلات به كارگيري فناوري اطلاعات در بخش صنعت پتروشيمي پرداخته شده است.

 

واژه گان كليدي: پتروشيمي، فناوري اطلاعات، هزينه، مديريت و صنعت

مقدمه 

 پيچيدگي روزافزون فعاليت هاي اداري شديداً متغير و متلاطم جهان امروز، مديران را با آن چنان دشواري هايي مواجه ساخته كه كوچكترين غفلت آنها نسبت به مسائل، پيامدهايي غيرقابل جبران به دنبال خواهد داشت. در ساليان اخير، دلايل متعددي باعث شده تا مديران با فراست دريابند كه برنامه ريزي به شكل سنتي ديگر قادر به حل مشكلات آنها بصورت قاطع نخواهد بود رخدادهاي چند دهه گذشته، همراه با نيازهاي جديد در اين سال ها از آن چنان خصوصيتي برخوردارند كه به صرف تكيه بر برنامه ريزي متداول و غيرمنعطف نمي توان با اين رخدادها و نيازها مقابله و همگامي كرد. از اين رو هزاره سوم توجه مديران اجرايي و صاحبنظران را به سمت برنامه ريزي بلندمدت و قابل انعطاف به ويژه برنامه ريزي استراتژيك جلب نموده است، كه اين مهم بدون داشتن اطلاعات كه اجراي آن از طريق پياده سازي طرح جامع فاوا مقدور مي باشد، در سازمانها ممكن به نظر نمي رسد .امروزه فناوري اطلاعات در تمام حوزه ها گسترش پيدا كرده كه صنعت  نفت، گاز و پتروشيمي نيز از اين مقوله مستثني نبوده و متخصصين توجه ويژه اي به اين صنعت نموده اند. بزرگترين مزيت فناوري اطلاعات  سرعت بخشيدن وبالا بردن دقت در انجام پروژه ها مي باشد.[1] با توجه بر اينكه امروزه دولتمردان تاكيد دارند كه اقتصاد كشور را مبتني بر اقتصاد دانش محور پايه ريزي كنيم تا به اهداف و چشم انداز بلند مدت كشور برسيم، استفاده از فناور ي هاي پيشرفته نظير فناوري اطلاعات انتخابي درست و پر منفعت براي كشور و به ويژه حوزه صنعت نفت خواهد بود طبق سند چشم انداز صنعت نفت در افق  1404  صنعت نفت بايد به جايگاه اول فناوري در نفت، گاز و پتروشيمي در منطقه تبديل شودكه در بخشي از برنامه هاي سند چشم انداز توسعه صنعت نفت راهكار دست يابي به چنين اهدافي در گرو بكارگيري فناوري اطلاعات عنوان شده است [2]

كاربرد مديريت فناوري و اطلاعات در سازمان

 

ورود گسترده رايانه و ابزارهاي جانبي آن به درون ساختار اجرايي و اداري سازمان ها و گسترش اقبال عمومي مديران به انجام اطلاع رساني در حيطه شبكه جهاني اينترنت حتي به صورت ظاهري امري است كه بايد با توجه و درايت خاصي به آن نگاه كرد همين امر سبب شده كه مديران به سادگي از كنار نقش تاثير گذار فناوري هاي ارتباطي واطلاعاتي عبور نكنند. گسترش و پيچيدگي علوم رايانه وفرآيندهاي توليد تا توزيع اطلاعات با توجه به تنوع تخصصهاي علمي و فني به حدي است كه هركس نمي تواند به تنهايي در تمام ابزارهاي اطلاعاتي و ارتباطي صاحب دانش هاي لازم باشد. با اين وجود مدير يك سازمان بايد در حد لازم ازاطلاعات تخصصي و پايه برخوردار باشد. اما امروزه در سازمان هاي بزرگ رسالت استقرار، توسعه و نظارت بر اين فناوري ها مي باشد. كه بر حسب تنوع و حجم كار از متخصصين مختلفي تشكيل مي شود ولي به هرحال واحدهاي (International Commercial Terms) ICT در سازمان امري است كه بايد با نظارت مستقيم مدير سازمان همراه باشد. 

تا هماهنگ و همسو با ساير برنامه هاي مديريت در سازمان ها و كاركردهاي سازمان گام بردارد. از جمله مهمترين گام ها و برنامه ها در مديريت و هدايت راھبردی توجه به كاربران و افرادي است كه بايد از اين فناوري استفاده كنند. برگزاري دوره هاي آموزشي مبتني بر نباز سنجي در ابعاد كاري و حتي خصوصي و همچنين فناوري اطلاعات گروه هاي كاري، ترغيب و تشويق كارمندان و كارشناسان به استفاده از طراحي مدل هاي كوچك و آزمايشي براي گسترش آگاهي و تجربه افراد مي باشد‌] 3و4

نقش فناوري اطلاعات در حوزه هاي تخصصي و عمومي صنعت نفت

 

حوزه تخصصي
منظور از حوزه تخصصي، همان محاسبات و عمليات مهندسي اين شاخه از صنعت مي باشد. با توجه به تخصصي بودن اين بخش، شركت هاي معدودي پا در اين حوزه گذاشته اند. دليل آن سختي كار و طولاني بودن زمان رسيد به نتيجه كامل در پروژه، ذكر شده است. اصولاً اكثر شركت ها، بدنبال پروژه هاي زود بازه بوده و در كارهاي پژوهشي و مطالعاتي كمتر سرمايه گذاري مي كنند. حال با توجه به نياز بالاي كارهاي پژوهشي در اين حوزه، فقط شركت هاي بزرگ بين المللي كه حاضر به سرمايه گذاري و پذيرش ريسك در اين زمينه اند، حرفي براي گفتن دارند. در خارج از اين مجموعه، كارهاي پراكنده اي، نه بصورت منسجم، در بقيه شركت ها صورت گرفته كه در مقايسه با گسترش پروژه هاي نفتي، قابل چشم پوشي اند.
قابل ذكر است كه در اين بخش نياز مبرمي به همكاري مهندسين نفت در كنار مهندسين فناوري اطلاعات احساس مي شود. بهترين گزينه براي مهندس پتروشيمي كه قصد پا گذاشتن در اين حوزه دارد، انتخاب مهندس فناوري و اطلاعات براي همكار مي باشد. حوزه تخصصي فناوري اطلاعات صنعتي رابطه مستقيمي با دانشگاه و مراكز علمي دارد. دراكثر شركت هاي بزرگ، با توجه به هزينه هاي بالاي پژوهش و سختي مديريت و رهبري آن، با دانشگاه هاي معتبر بين المللي قراردادي منعقد شده كه بر اساس آن هزينه تحقيقاتي و پژوهشي رادانشگاه و مراكز علمي بر عهده مي گيرند. در عوض وظيفه صنعتي كردن، بازاريابي، فروش و ارائه كليه خدمات پس از فروش آن با اين شركت مي باشد. دراين دسته از قرارداد ها، دو طرف قرارداد، متعهد به انجام صورت قرارداد بوده، و در اين ميان هر دو طرف بوسيله نمايندگان ويژه خود مراحل پيشرفت كار را بطور دقيق دنبال مي كنند. بزرگترين نتيجه اين قرارداد، بالا رفتن سرمايه هاي شركت از ارائه نرم افزار در صنعت، انتخاب مهندسين منتخب از دانشگاه طرف قرارداد و مطرح شدن بصورت بين المللي و گرفتن پروژه هاي بزرگتر در زمينه كاري آن شركت مي باشد. در طرف ديگر، دانشگاه طرف قرارداد، بخش پژوهشي فعال تري را خواهد داشت كه اين خود باعث بالارفتن سطح علمي و معروف شدن دانشگاه و بالارفتن( RANK) بين المللي آن خواهد شد و در سود فروش نرم افزار نيز شريك خواهد شد.[5, 6]

حوزه عمومی

منظور از حوزه عمومي در صنعت پتروشيمي، بخشي است كه بدون وجود مهندسين پتروشيمي اين حوزه بكار خود ادامه مي دهد. مثلا ًاكثر سخت افزارهاي مورد استفاده در صنعت پتروشيمي در حوزه عمومي قرار مي گيرند ولي ساخت و طراحي اين تجهيزات درصنعت فناوري و اطلاعات از تخصصي ترين كارها در اين حوزه مي باشد.

نمونه عملی

نمونه عملي فن آوري IT در حوزه نفت، سهميه بندي بنزين مي باشد. حوزه تخصصي اين سيستم، همان محاسبه مقادير سهميه بندي است كه با توجه به نيازهاي كشوري محاسبه و اعلام شده است. در بخش عمومي آن مي توان به كارت هوشمند، دستگاه هاي كارت خوان، و برنامه اي كه شما را قادر به اتصال به سيستم و برداشت از مقدار سهميه تعيين شده مي كند.

فناوري اطلاعات، ضرورتي آشكار در شرايط اقتصادي كنونی

 

شرايط جديد اقتصادي در بخش نفت كه در سطوح مختلف سازماني ملي و بين المللي ظاهر شده است، به گونه اي است كه تجديد نظر در كاربرد راهبردي فناوري اطلاعات را ضروري مي سازد. از نقطه نظر سازماني، انتقادهاي بسياري درزمينه فعاليت صنعت نفت و نيز راه حل هايي براي بهبود آن عنوان شده است كه مي تواند تغييرات بنيادي در ساختار اين صنعت ايجاد كند. احتمال انجام اين تحولات از سوي بسياري از كارشناسان قابل پيش بيني است. فناوري اطلاعات، به عنوان يك ابزار راهبردي، كمك مؤثري است براي سازمان ها كه بتوانند چنين تحولاتي را تحت كنترل خود درآورند. در سطح ملي صنايع نفتي كشورهاي مختلف پيوسته درحال گذار از مراحل مختلف توسعه هستند كه اين امر نشان دهندهبازتاب اقتصادي آنها است. در سطح جهاني نيز، با بين المللي شدن صنعت نفت، شرايط اقتصادي دستخوش تحولات زيربنايي شده است و از اين رو، استفاده از فناوري اطلاعات امري اجتناب ناپذير است. شرايط اقتصادي صنعت نفت در بعدبين المللي شديداً در حال تحول است و همين امر، وضعيت مناسبي براي استفاده بالقوه از فناوري اطلاعات فراهم مي كندوقوع تحولات زيادي، كه مي توان آنها را با فناوري اطلاعات از پيش طراحي نمود، قابل پيش بيني است. در فرصت هاي تجاري و بازارهاي تازه اي كه از اين طريق ايجاد خواهد شد، فناوري مي تواند نقش مهمي در تضمين موفقيت ايفا كند. براين اساس به نظر مي رسد كه صنعت نفت آماده ورود به عصر استفاده از فناوري اطلاعات است.

فناوري اطلاعات نيازي در اجرای فعاليتهاي مديريتی

 

نفوذ فناوري اطلاعات به ساختار و سطوح يك سازمان حاكي از ورود اجتناب ناپذير سازمان به عصر فناوري اطلاعات است. در ابتداي اين عصر، استفاده از پردازش داده ها تنها به بخش هاي داده پردازي و فقط به انجام عمليات بسيار خاص بااعداد محدود مي شود. سازمان هايي كه از فناوري اطلاعات به صورت كامل تر استفاده مي كنند گستره بسيار وسيعي ازفناوري هاي سخت افزاري و نرم افزاري را توسط افراد و گروه هاي مختلف و براي وظايف و فعاليتهاي متنوع به كار مي گيرند. فناوري اطلاعات در شركت هاي نفتي، توسط متخصصان و فقط در بعضي زمينه ها استفاده مي شود. كاربرد اين سيستم محدود به عمليات حسابداري و يا عملياتي بسيار تخصصي و فني در چارچوب قرار داد و قوانين درون سازماني است نتيجه اينكه در اين خصوص بخش نفت هنوز فاصله زيادي تا ورود به عصر فناوري اطلاعات دارد و براي سطوح گوناگون مديريت و نيز در عملياتي كه از آن استفاده مي كنند، بايد تحولي اساسي صورت گيرد . به اين ترتيب بخش نفت بايد ابعاد ساختار سازماني، سياست هاي استخدامي و فعاليت هاي آموزشي خود را با در نظر گرفتن نيازهاي آينده در عصر فناوري اطلاعات مجدداً بررسي كند.[7]

فناوري اطلاعات، تحولي در سيستم هاي اطلاعات مديريت

 

فناوري اطلاعات از گستره وسيعي از فنون و فرآيندهاي موجود استفاده مي كند. بخش نفت نيز براي ورود به عصر فناوري اطلاعات، بايد از اين فنون و فرآيندها به صورت گسترده اي استفاده نمايد. در زمينه فن آوري هاي نرم افزاري مي توان به فرآيند سيستم هاي گسترده بانك هاي اطلاعاتي و سيستم هاي پشتيبان تصميم گيري و در زمينه فناوري هاي سخت افزاري مي توان به سيستم هاي كنفرانس از راه دور و سيستم هاي اطلاعاتي مديريت اجرايي اشاره كرد. پروژه هاي مطالعاتي بسياري براي توسعه سيستم هاي هوشمند و ديگر سيستم هاي اطلاعاتي براي بخش نفت مطرح شده است ولي هنوز هيچ يك براي فعاليت در اين بخش به نقطه مورد نظر نرسيده اند. علت اين امر انعطاف ناپذيري بخش نفت و نيز فقدان دورانديشي كافي براي قبول و تطابق با فن آوري هاي نوين است. از اين رو ، تحول در نحوه نگرش بخش نفت به اين مقوله ضروري است.

فناوري اطلاعات و دست اندركاران بخش پتروشيمی

 

گروه هاي مختلف در استفاده از فن آوري هاي اطلاعات در صنعت موثرند. اين گروه ها عبارتند از دولت با اعمال ضوابط و سياست ها، استفاده كنندگان تجاري با ارايه نيازهاي سطوح قابل تقاضا، توليدكنندگان فناوري اطلاعات با ارايه فناوري و تعيين سطوح قابل قبول، تأمين كنندگان با شبكه سازي و مجتمع سازي سازگار، مصرف كنندگان با انتظارات و عملكردشان، رقبا با ارايه محصولات جديد در بازارهاي تازه، بخش پتروشيمي روابطي پيچيده و متنوع دارد. ممكن است يك بخش ازطريق فشارهاي تجارتي حاصل از برنامه ريزي و جهت گيري هاي درون سازماني يا باجهت گيري سياستگذاران اقتصادي مجبور به استفاده از فناوري اطلاعات شود همچنين ممكن است برنامه ريزي ها و جهت گيري هاي متمركز دولتي اهرمي مي باشد براي حمايت از تحول در حال وقوع در يك صنعت كه از آن تسريع فرآيند نيز استفاده شود. چنين امري در بخش نفت اهميت زيادي دارد، چرا كه گوناگوني و پيچيدگي روابط و وظايف دست اندر كاران و گروه هاي مختلف به خودي خودمحدود كننده ميزان استفاده راهبردي از فناوري اطلاعات است[8].

فناوري اطلاعات، برخوردي جدي با چالش هاي اساسی

تفكر رايج غرق شدن در فعاليت هاي توسعه فناوري و اين تصور كه مرحله فعلي را رفع خواهد كرد چندان منطقي نيست. درعين حال تمامي مشكلات و نواقص مرحله فعلي را رفع خواهد كرد، چندان منطقي نيست. در عين حال مي توان اميد داشت كه مشكلات عدم سازگاري بين بخش هاي مختلف يك صنعت، با بهبود فناوري برطرف شود. در بخش پتروشيمي، اينگونه مسايل بسيار متنوع و گسترده است. شاخص ورود يك بخش به عصر فناوري اطلاعات تعداد سازمان هاي فعال در آن بخش است كه از فناوري مناسب برخوردارند. در حال حاضر نشانه هايي حاكي از آغاز اين روند در بخش نفت ديده مي شود. اما بايد توجه داشت كه توسعه بي رويه سيستم ها بدون توجه به مسأله سازگاري بالقوه آنها، ممكن است در آينده سازمان را با مشكلات فني و مالي بسياري مواجه سازد‌‌‌[9].

مديريت فن آوري اطلاعات

آخرين و شايد مهم ترين نكته در خصوص عدم پذيرش كامل استفاده از فناوري اطلاعات در بخش پتروشيمي، اين است كه هنوز هم اطلاعات را مقوله اي در نظر مي گيرند كه بايد توسط فناوري به كار گرفته شود. يكي از مهمترين تفاوت هاي فناوري اطلاعات و پردازش داده ها نياز فناوري اطلاعات به مديريت است. فناوري اطلاعات عبارتند از حمايت مديريت عالي سازمان، ميزان آگاهي مديريت از فن آوري اطلاعات و سطح سرمايه گذاري در فناوري اطلاعات، در بخش نفت ضعف مهارت هاي مديريتي و توجه ناچيز به اطلاعات روزآمد و فني، به كارگيري راهبردي فناوري اطلاعات را با عدم موفقيت همراه ساخته است. چاره اين مشكل بيشتر در آموزش مديران فعلي است تادر استخدام و آموزش نيروهاي جديد.

وظايف مديران ارشد شركتهاي نفتي در بكارگيري فن آوري اطلاعات درصنعت نفت

امروزه كاربرد بالقوه فناوري اطلاعات در سازمان بسيار زياد است. در تعيين حدود به كارگيري راهكارها، سياست هاي كاربردي فناوري اطلاعات در هر سازمان، محفوظ داشتن موارد زير از سوي مديريت ارشد شركت هاي نفتي يك ضرورت اساسي است:
1-تعيين راهكارهاي استفاده از فناوري اطلاعات در هر سازمان، به نحوه تفكر مديريت آن سازمان بستگي دارد.
2-تعيين اين راهكارها از وظايف مديران ارشد است.
3-حاصل به كارگيري فناوري اطلاعات تقويت توان پاره اي از بخش هاي سازمان بر ديگر بخشهاست. در اين راستا، نظارت مديريت ارشد مي تواند مانع ايجاد دسته بندي ها در هر بخش شود.
4-فناوري اطلاعات شامل سه بخش داده پردازي، پردازش متن و ارتباطات از راه دور است. مسؤوليت مديريت ارشد هر سازمان در كنترل سه بخش يك سيستم حائز اهميت است.

به كارگيري فناوري اطلاعات در بخش نفت

مهم ترين مقوله در به كارگيري فناوري اطلاعات، كه به تمايز صنعت نفت از ديگر شاخه ها مي انجامد مشكل يكپارچگي، يعني چگونگي مبادله اطلاعات در ميان طراحان، مشاوران، سازندگان، مشتريان و پيمانكاران است. بسياري از ابزارهاي فن آوري هاي اطلاعاتي موجود بدون توجه شايسته به كل فرآيند و نيازهاي بخش نفت و به عبارتي بدون توجه به جايگاه يك برنامه خاص در كل فرآيند و سازگاري آن با ديگر نرم افزارها طراحي شده اند با در نظر گرفتن اين مشكلات و توجه به اين حقيقت كه هر پروژه نفتي (حفاري، اكتشاف و مخازن) ممكن است در نوع خود ابعاد و اهداف بسيار متنوعي داشته باشد، فناوري اطلاعات در آينده نزديك احتمالاً در نقش پشتيباني و نه راهبردي باقي خواهد ماند. از فناوري اطلاعات براي دستيابي به توليدات در ابعاد كوچك – نه براي برتري راهبردي بر رقبا – و انجام فعاليتهاي سطح پايين – نه در سطح مديريت ارشد – استفاده خواهد شد . پشت سر گذاشتن عصر پردازش داده ها و به كارگيري برتري هاي اساسي و راهبردي فناوري اطلاعات، نيازمند غلبه بر شرايط پايدار فعلي است. رسيدن به برتري راهبردي با كمك فناوري اطلاعات، مستلزم تجديد نظر در قوانين سنتي فرآيند تصميم گيري است. در صنعت نفت، هر بخش ( استخراج، اكتشاف، مخازن) قلمرو حرفه اي خاص خود را دارد و مرز اين قلمروها به ندرت شكسته مي شود. شركت ها يا پيمانكاراني كه پروژه ها را به صورت مديريت پيمان انجام مي دهند، مي توانند به طور يكپارچه از فناوري اطلاعات در درون سازمان خود استفاده كنند و در نتيجه فناوري اطلاعات مي تواند نقش راهبردي در تصميم گيري هاي آنها داشته باشد.

طراحي سيستم هاي فناوري اطلاعات بايد با نيازهاي اجتماعي و فني جامعه كاملاً سازگار باشد تا كاربران استفاده كنندگان بتوانند با به كارگيري مؤثر آن ها اهداف مهم سازمان را تحقق بخشند.
فرآيند طراحي سيستم هاي فناوري اطلاعات نيازمند تحولي برنامه ريزي شده است با اين هدف كه با تدارك سيستم هاي مناسب، در كاربران ايجاد اين تحول از يك سو نيازمند مشاركت كليه دست اندركاران فرآيندطراحي و آموزش و از سوي ديگر ايجاد تحولي اساسي در سازمان و نيروي انساني است تا آنجا كه بتوانند تصميمات مبتني بر تفكر منطقي اتخاذ كنند.
هدف نهايي سيستم هاي فناوري اطلاعات بايد با روش هاي طراحي موجود وتحولات ايجاد شده در سازمان هماهنگ باشد. توجه به اين موارد و طراحي چهارچوبي مبتني بر ضرورت شناخت و كاربردي ساختن ايجاد و استفاده از فناوري اطلاعات در بخش نفت به تحكيم پايه هاي راهبردي اين سيستم مي انجام

نتيجه گيري

شركت هاي تابعه صنعت نفت بايد فناوري اطلاعات را براي فعاليتهاي حال و آينده خود حياتي بدانند. براي تحقق اين امر مي توان در يك اداره مركزي استفاده از فناوري اطلاعاتي را براي فعاليتهاي كليدي خاصي كه در رابطه با بخش نفت مي شود را تقويت كرد. در هر حال، براي آنكه فناوري اطلاعات به ابزاري راهبردي براي بخش نفت مبدل شود، ضروري است كه از آن در سطحي بالاتر از بهبود وضعيت توليد درون سازماني استفاده شود. وهمچنين مي توان مواردزيررابراي پيشرفت صنعت نفت به كار برد :


1-استقرار و توسعه سيستم هاي جامع اطلاعات مديريت جهت افزايش كارآيي و اثربخشي جريان اطلاعات در سيستم
2-استفاده از فناوري نوين اطلاعات و سيستم هاي اطلاعاتي براي مكانيزه كردن اطلاعات فرايندهاي فني، مهندسي، عملياتي و افزايش ظرفيت ها
3-توسعه دانش فناوري نوين اطلاعات در كليه سطوح مديريت و كاركنان شركت ملي نفت ايران
4-برنامه ريزي جهت برآورده نمودن نيازمندي هاي سخت افزاري و نرم افزاري مورد نياز به منظور بكارگيري فناوري اطلاعات در تمامي سطوح شركت ها/ مديريت ها
5-استفاده از فناوري اطلاعات به منظور بهينه كردن فرآيندهاي مديريتي برنامه ريزي، اجرا و كنترل و فرايندهاي عملياتي صنعت نفت براي به روز ماندن و استفاده از راهبردهاي نوين توسعه فعاليت هاي خود، نيازمند بهره مندي دقيق و برنامه ريزي شده از فناوري اطلاعات با توجه به نيازها و ضرورت هاي كاري خود است. داشتن يك رهيافت ملي و كارساز براي بهره گيري از اطلاعات در اين زمينه راهگشاست و اين امر بايستي به طور جدي مورد توجه برنامه ريزان و دست اندركاران بخش نفت قرار گيرد.

مراجع


1-صرافي زاده، اصغر، فناوري اطلاعات در سازمان (IT) / مفاهيم و كاربردها،ويرايش اول،تهران، نشر مير، 1387
2-همايون نسيمي، بررسي مقايسه اي وضعيت شركتهاي عمده نفت و گاز و روند تحولات آنها در آينده ، بررسي هاي اقتصادي, سال دوم, شمارة 4, تابستان 1387

Efraim Turban , Ephraim McLean, James Wetherbe,” Information Technology for Management: Transforming Organizations in the Digital Economy”, wiley, VOL. 27,NO. 4
,January 2, 2009.

Sandra senft , Frederick Gallegos, “Information technology control and audit” , U.S.A,NO.
,Taylor&Francis Group,2009.

William V.Rapp, “Information technology strategies:How Leading Firms Use IT to Gain an
, New York, VOL. 21, NO. 2, 2012.

John Baschab,Jon Piot,” THE EXECUTIVE’S GUIDE TO INFORMATION
, John Wiley&Sons.INC.,Hoboken,New JERSEY, Canada,VOL.13, NO. 3,2011.
Kathy Schwalbe,” Information Technology Project Management 6e”, Pre-Press PMG, U.S.A,
NO. 1, 2009.

David R. Laube and Raymond F.Zammuto,” Business Driven Information Technology”,
Stanford University, California, VOL. 15, NO.2,2013.

        مسعود قيصري 
       پژوهش و فناوري